قمار زندگی
نوامبر 10, 2016
جای خالی
نوامبر 11, 2016

آچمز

نگاهی مختصر داریم به انتخاب ترامپ، شعارهای وی و پیامد های  داخلی و خارجی آن.

شعارهای دونالد ترامپ، همانند نامزد های دیگر، متشکل از دو بخش اصلی بود: سیاست های داخلی و خارجی.

در بخش سیاست های داخلی، سر و سامان دادن به وضعیت مهاجران غیر قانونی و کاهش نرخ بیکاری و رونق اقتصادی اهم شعارهای وی بوده و در بعد سیاست خارجی نیز، برخوردهای رادیکال و آنتاگونیستی با کشورهایی که از نظر وی دوست آمریکا محسوب نمیشوند.

در این رهگذر، مهمترین شعار وی، اصلاح وضعیت اقتصادی و کاهش نرخ بیکاری است. محقق شدن چنین شعاری نیازمند چند مانور سیاسی و اقتصادی است :

1 – ایجاد شغل در مقیاس بسیار گسترده به گونه ای که بتواند شعارهای ترامپ را محقق سازد تنها با  بازگرداندن کارخانه های آمریکایی از کشورهای دیگر برای استخدام میلیون ها نفر در داخل از کشور میسر است. قابل توجه اینکه، تنها باز گرداندن بخش مهمی از کارخانه جنرال موتورز منجر به استخدام بیش از دویست و پنجاه هزار نفر در داخل کشور خواهد شد و به این آمار میتوان کارخانه های جنرال الکتریک و بسیاری از کارخانه های تولید پوشاک و ….. افزود که مجموعا قابلیت استخدام چند میلیون نفر را خواهند داشت. اما، همه این ها مشروط به توافق با صاحبان شرکت های مذکور نیز خواهد بود.

2 – افزایش ظرفیت تولید کارخانه های تسلیحات که سبب رونق هزاران شرکت وابسته و صنایع جانبی آن خواهد بود، تنها در شرایطی امکان پذیر است که ایالات متحده، بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم، درگیر جنگی گسترده و فراگیر شود تا بتواند تسلیحات خود و کشورهای دوست و همرزم را فراهم کند. مسئله ای هم اکنون نیز به گونه ای، بصورت نیابتی و در ابعاد نه چندان بزرگ در خاور میانه در حال وقوع است.

و اما برای انجام چنین اهدافی، نیاز به مانوورهای سیاسی ای است که اجرای آن چندان ساده بنظر نمی رسد. اولین مانع بر سر راه ردیف اول این نوشتار، چین است که با توجه به ورود سرمایه و تکنولوژی آمریکا، موفق به ایجاد دهها و بلکه صدها میلیون شغل و رشد اقتصادی سرسام آور نزدیک به دو رقمی شده است. قدر مسلم، خروج سرمایه ها و کارخانه های آمریکایی از چین ضربه جبران ناپذیری به اقتصاد این کشور خواهد زد ، در کنار چین، باید از کره جنوبی، فیلیپین، ویتنام و بسیاری از کشورهای شرق و جنوب شرقی آسیا نام برد که اقتصاد آنان نیز به ورطه ورشکستگی کامل فرو خواهد رفت و با توجه به اینکه این کشورها متحد سیاسی – نظامی ایالات متحده نیز بشمار میروند، دامنه چنین تنشی به مسائل سیاسی و نظامی بین این کشورها و ایالات متحده کشیده خواهد شد. و لذا احتمال موافقت چینی ها ، کره ای ها و دیگر کشورهای درگیر با چنین جریان انتقالی نزدیک به صفر است.

و اما از بعد نظامی، همانگونه که در نوشتار قبلی تحت عنوان متفاوت ترین جنگ، عنوان نمودم، تنها راه رونق کارخانه های تسلیحاتی و صنایع جانبی آن براه افتادن جنگی فراگیر خواهد بود. گرچه چنین جنگی به لحاظ رکود اقتصادی در سطح بسیار وسیع در جهان، اجتناب ناپذیر خواهد بود اما نگه داشتن آن در خارج از مرزهای ایالات متحده با توجه به حضور روسیه بعنوان ابرقدرت دوم جهان و در جبهه مخالف ایالات متحده، نیز کاری است بس دشوار و ریسکی است بسیار بزرگ، گرچه بنظر میرسد برای خروج از بن بست کامل اقتصادی، پذیرش چنین ریسکی نیز اجتناب ناپذیر مینماید.

یکی دیگر از شعارهای انتخاباتی وی در بعد داخلی تعیین وضعیت مهاجران، بخصوص مهاجران غیر قانونی و بازگرداندن آنان به کشورهای مبدا و از طرفی دیگر برخورد با جامعه مسلمانان است.

در این رابطه، تحقق شعارهای آنتاگونیستی وی مستلزم انجام اقدامات بسیار سختگیرانه و خشنی است که پایه های بروز نا آرامی های گسترده را در ایالات مختلف خواهد گذاشت. ایالات متحده هم اکنون با مشکل چند میلیون مهاجر غیرقانونی مواجه است که از اقامت  بخش قابل توجهی از آنان سال ها میگذرد و اخراج چنین طیف وسیعی کار چندان ساده ای بنظر نمیرسد مضاف برآنکه این بخش از مهاجران، به کارهایی سخت و طاقت فرسا و با حقوقی به مراتب کمتر از همتاهای آمریکایی خود اشتغال دارند، کارهایی که حتی آمریکایی های بیکار نیز از انجام آن خود داری میکنند و یا با حقوق های چند برابر فعلی حاضر به انجام آن خواهند شد. انجام چنین عملی، حتی نارضایتی دهها هزار کارفرما را نیز در پی خواهد داشت.

در حقیقت، شعارهای ترامپ به گونه ای بوده که سیاست های خارجی و داخلی را بطور کامل به هم گره داده است. از طرفی، انجام تعهدات داخلی مترادف خواهد بود با تنشی بسیار خطرناک و بی سابقه میان این کشور با چندین کشور جهان و از طرف دیگر، عدم انجام فوری و در کوتاه مدت تعهدات داخلی مندرج در شعارهای انتخاباتی وی، با توجه به سطوح عمومی فرهنگی موافقان و هواداران وی، سبب بروز نارضایتی گسترده در طیفی از اجتماع خواهد شد که به لحاظ فرهنگی مانع خاصی برای برخوردهای خشونت بار بر سر راه خود نمی بینند و در نتیجه قطعا شورش های خشونت آمیز گسترده ای را در سراسر کشور شاهد خواهیم بود.

دونالد ترامپ، ناخواسته در صفحه شطرنج سیاسی آمریکا، در دامی گرفتار شده که در اصطلاح شطرنج به آن آچمز میگویند. آیا کسی که ادعا کرده درجریان چند دهه زندگی خود هرگز شکست نخورده، اینبار نیز از این دام خود ساخته پیروز بیرون می آید ؟

اما، در کنار چنین دیدگاه خشن و بدبینانه ای که در عین حال عین حقیقت نیز هست، باید در نظر داشت که همواره، در طول تاریخ، صلح و آرامش فراگیر نتیجه جنگ های فراگیر بوده است و هرچه دامنه جنگ گسترده تر، دامنه و عمق صلح و آرامش بین کشورها پس از آن نیز گسترده تر خواهد بود. جامعه بشری نیاز به صلح و آرامشی دارد که تنها پس از جنگی پردامنه و فراگیر میسر خواهد شد. جنگی که برای برون رفت از  رکود وسیع و پردامنه اقتصاد جهانی، نه از آن گزیر است و نه گریز.

 

Sartrouville

10/Nov/2016