اوسین بولت را میگویم، سریعترین مرد جهان، صاحب سه عنوان پیاپی المپیک.
بولت را خیلی دوست داشتم، اما تا زمانی که خود، خویشتن را اسطوره نخوانده بود. او یا معنای اسطوره را نمیداند و یا چنان غرق غرور و سرمست از پیروزی است که دچار توهم اسطوره بودن شده است.
شخصیتهای اسطوره را موجودات مافوق طبیعی تشکیل میدهند و همواره هالهای از تقدس، قهرمانهای مثبت آن را فراگرفته است.
براساس معنای اسطوره، “تقدس” نقطه فراز داستان است. هرگز ندیده ام و نخوانده ام که قهرمانی، خود را اسطوره خطاب کند.
اوسین بولت قهرمان است و در آن هیچگونه شک و تردیدی نیست، اما به لحاظ شخصیتی هیچگاه در حد و اندازه های یک اسطوره نبوده و نیست. قهرمان زیاد است اما هر کسی را نمیتوان و نباید اسطوره خواند.
اسطوره، آبب بیکیلا است که با پای برهنه از بام تا شام در صحرای اتیوپی میدوید و دست آخر هم قهرمان ماراتن المپیک شد، اما هیچگاه خود را اسطوره نخواند.
اسطوره هنوز هم آن دونده پابرهنه اتیوپیایی است که بیش از دو ساعت یکنواخت و به سرعت میدود و قهرمان میشود و بدون شک با ده تا یازده ثانیه در صد متر به کار خود پایان میدهد. دو ساعتی که اوسین بولت با همه ابهتش حتی از گذشتن از خط پایان نیز عاجز است. بولت حتی در چهار صد متر و هشتصد متر نیز توان رقابت ندارد.
اسطوره محمد علی کلی است که علاوه بر قهرمانی المپیک و قهرمانی بوکس حرفه ای جهان و علاوه بر ارائه سبک جدیدی در مشت زنی، به سبب مخالفت با جنگ ویتنام و نرفتن به جبهه و ترجیح زندان به جنگ ، وجهه جهانی یافت و عنوان اسطوره گرفت .
اسطوره مایکل فلپس است که با وجود دریافت بیست و سه مدال طلای المپیک در رشته های مختلف شنا، هنوز هم خود را اسطوره نمیداند و با تواضع و فروتنی خاصی به ابراز احساسات مردم پاسخ میدهد و همین فروتنی را نیز در مصاحبه با رسانه ها نشان میدهد. کسی که حتی میتواند در هزار و پانصد متر که ماراتن شنا است به رقابت بپردازد، شاید قهرمان نشود ولی توان رقابت در ماراتن شنا را دارد.
اسطوره، غلامرضا تختی است که از پای آسیب دیده حریفش برای پیروزی استفاده نمیکند.
و نظیر چنین اسطوره هایی را در دنیای ورزش میتوان یافت، اما نه اوسین بولت.
او از جنس اسطوره ها نیست و هیچگاه نخواهد بود. او فاقد توان فکری اسطوره شدن است.
اسطوره های حقیقی ،جایگاه و قداستشان را با بکار بردن این واژه برای اوسین بولت، بدنام نکنیم .
Sartrouville
Aout 2016