زیباترین ترانه
دسامبر 19, 2016
رسوا
دسامبر 21, 2016

افسونگر

زندگی چَشم و نگاهی ست

پُر از افسانه

و پُر از راز و

پُر از قصّۀ افسونگری و پُر اِعجاز

و دلی دیوانه

و نگاهی سرشار از خواهش

یک جهان آرامش …

چو بر آن دیدۀ پر راز و نیازَش نِگَری

وسعت اَش چون دریا

و به زیبایی اقیانوسی ژرف

که تُرا غرق کند

در دل خویش

و تُرا

می بَرَدَت  منزل خویش.

در ته و اعماقِ

یک جهان اقیانوس

وین خروشان دریا

خانه ای از دلِ چون آینه است

او تُرا خواهد برد

به بهشتی موعود.

کاش می فهمیدی

که پَری نیست کُنون افسانه

بر تو آغوش گشوده است کنون

سر به دامان اَش نِه

دل به فرمان اَش دِه

و تو

همچنان غرقِ جُنون

از چشمی پر آتش

و نگاهی سرکش

و دل اَت پر خواهش

زِ فُسونگَر نِگَهی

که تو را برده دل و مست شدی

تو اسیری اکنون

و چُنان کور شدی

که دگر هیچ نبینی

و نخواهی جز او

دلِ چون آینه اَت را بر گیر

بِنِه اَش بر کف آن افسونگر

تا که با خود ببرد

تا تهِ دریایِ نگاه

تو کنون سرشار از حسِّ پریچهری

در تنهایی خود

تو بخواب !

پَریِ افسونگر

کنون دلبرِ توست

با دو چشمی وحشی دَر بَرِ توست…

 

Sartrouville

19/Dec/2016