هر آنچه نَپایَد دلبستگی را نَشایَد ( سعدی)
امید؟
امید به چه؟ به ناپایداری ها؟ به پدیده هایِ ناپایدارِ آینده؟
بر اساسِ اصلِ تکامل و حرکت در فلسفه و دیالکتیک، تمامی جهان و ذرّات و موجوداتِ جهانِ هستی، دائما در حالِ حرکت و تکامل اند، از شکلی به شکل دیگر، نا ایستا و در حال حرکت و تکامل.
امید بستن نیز، به طریق اولی، بر پدیده های متحرک و نا ثابت، سرابی بیش نیست، کلاهی است شرعی بر سر آرزوها و خواسته های خود و چُنین می پِنداریم که بدون آن زیستن ممکن نیست.
امید را پایه و بنیان بسیاری از آرزوهای مان قلمداد می کنیم.
امید بر ناپایدارها ، دل بستن بر حباب است. واژه ای است ریشه هایش در “آینده”، و آینده نیز، زمانی است که هنوز تعریف مشخصی برایش یافت نتوان کرد.
گذشته، تاریخ است و آینده نیز پدیده ای مبهم ، نامشخص و سراب گونه، و زندگی، تنها در لحظه و زمان حال جریان دارد و تعریف هرگونه واژه ای بدون ریشه در زمان حال، پدیده ای وابسته به زندگی نیست، خارج از محدوده زندگی است.
امید به هیچ امیدی نتوان داشت…
Sartrouville
30/Avril/2017