دلسوخته
می 16, 2016
درهم شکسته
می 26, 2016

بسی رنج بردم در این سال سی

بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
حکیم ابوالقاسم فردوسی
مرتض مطهری در کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام ، سعی در تلطیف و تعدیل مباحث و مشاجراتی داشته که قرن هاست بین ایرانیان و اسلام گرایان در جریان است ، مشاجراتی که بوده ، هست و خواهد بود و کوشش بسیار داشته بر احیایِ آبروی اسلام و اعراب در زمینۀ نفوذ فرهنگی ایرانیان و تاثیر پذیری اسلام از فرهنگ پارسی . فرآیندی که پس از حملۀ اعراب به ایران و تلاش برای زیر سلطه بردن تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله و بسیار غنی مردمان این سرزمین از طریق سوزاندن کتاب ها و ویرانی آثار فرهنگی اعم از سخت افزاری و نرم افزاری و اجبار به تحریر کتاب به زبان عربی و رسمی کردن زبان عربی به عنوان زبان حکومت ، آغاز شد. اینان اما گمان نمی بردند که با اِعمال چُنین شَدایدی ، نه تنها نتوانند به تسلّطی بی چون چرا در زمینه های فرهنگی دست یابند بلکه خود نیز ، نا خواسته در چنگال فرهنگ غنی و ریشه دار مردمان سرزمین تسخیر شده گرفتار شوند. مقایسۀ ایران و کشورهای همسایه و دور و نزدیک ، می تواند الگوی جالبی از مقاومت فرهنگی مردمانِ متمدن در برابر جهل و بربریت باشد. کشورهایی مانند الجزایر، تونس ، مراکش و حتی مصرِ بزرگ با آن سابقۀ دیرینۀ تمدن ، آنچنان تحت تاثیر قرار گرفتند که نه تنها زبانشان تمام و کمال به عربی تغییر یافت بلکه خود را نیز ، به نادرست ، عرب می دانند و به آن افتخار نیز می کنند. این تغییرات چنان بنیادی بوده که حتی بسیاری از مردمانِ نسل جدید این کشورها نمی دانند که تنها زبانشان عربی است و نه نژاد آنها و شوربختانه آنکه خود را جزیی از فرهنگِ قبیله ای و عشیره ایِ شبه جزیرۀ عربستان می دانند و تعصّبی باورنکردنی به زبان و فرهنگِ عرب دارند. این استحالۀ زبان و فرهنگ ، نه به واسطۀ فرهنگِ غنیِ عربِ شبه جزیرۀ عربستان ، بلکه به دلیل ضعف مُفرطِ فرهنگی کشورهایِ تسخیر شده است. از اینرو می گوییم اعراب ، خود ، به نوعی در چنگال فرهنگ پارسی اسیر شدند که نه تنها توفیقی در زمینۀ استیلایِ تمام عیار فرهنگی کسب نکردند، بلکه خود ، از بسیاری جهات ، تحت تاثیر فرهنگ و تمدن پارسی قرار گرفتند و این فرهنگ و سبکِ زندگی حتی در دربارِ خلفا و سلاطین عرب نیز رسوخ کرد، آنچنان که با برگزاریِ جشن نوروز و چیدن سفره هفت سین ( به جای هفت چین ) ، رسما پذیرای تمدن و فرهنگ پارسی شدند و این تاثیر حتی در تفاوت آموزه ها و رویکردهای دینی نیز قابل مشاهده است که نمونه های آن را می توان در اختلاف دیدگاههای دینی مردم ایران و اعراب سرزمین های اطراف یافت. اسلام تعدیل شده در فرهنگ و تمدن پارسی تفاوت های آشکاری با اسلام ناب عربی ( نسخه اصلی اسلام که ریشه های قوم و قبیله ای و بربریت خود را همچنان و بدون هیچگونه تعدیل و تلطیفی حفظ کرده و در قرن بیست و یکم نیز رادیکال مآبانه و بر اساس نَصِّ صریح قرآن ، کفار و دشمنانِ ! اسلام را با شقاوتِ تمام از دَمِ تیغ می گذراند) دارد.
آری، حقیقت آن است که بخشِ غیر حکومتیِ اسلام ایرانی ، تحت تاثیر فرهنگ و تمدن پارسی، تلطیف ، تعدیل و متمدن شدۀ نسخۀ اصلی اسلام عربی و رادیکال است .