شکل جدیدی از دموکراسی ؟
سپتامبر 22, 2016
زندگی و فلسفه
سپتامبر 24, 2016

به یاد اسطوره

دیر زمانی است که رفته، اما هنوز جایِ خالی اَش آزارَم می دهد.

نه ! نگو که رفته!

هنوز صدایِ گام های محکم اَش را می شِنَوَم، و هنوز اراده و استواری اَش را در ذهن اَم مرور می کنم.

و هنوز بویِ خوشِ نانِ تازه در پِیِ صدایِ پای اَش …

و سال هایی که هیچگاه دلتنگی رَهای اَم نکرده …

و هنوز هم با او گام برمی دارم، می خندم، می نویسم، می گِریَم، و… زندگی میکنم،

امروز را …

و فردا و فرداها را

اگر روزگار مجالی دهد …

می گویند اُسطوره ها نمی میرند، یاد و جایگاهشان در ذهن و دل باقی می مانَد.

و هنوز هم خم می شوم به دستبوسی اسطوره ای که به یادش می زیَم …

و مردمی که هنوز نمی دانند چه دردی باید کشید تا اُسطوره شد …

و دست می بَرَم بر خاکسترهای وجودَش

تا سُرمۀ چَشم کُنم

تا چراغی باشد فَرا راهِ زندگی اَم …

و هنوز می خواهَم پُر کنم هزاران برگِ دفتر را،

برای اَش …

اگر اشک مجالی دهد …

Sartrouville

23/Sep/2016