خواب
سپتامبر 12, 2016
فرافکنی
سپتامبر 15, 2016

حرکت

آدم ها می آیند و می رَوَند،

هیچ ماندنی درکار نیست، بلیتِ یکطرفه ای ست در دستان اَت …

که آمدن اَت، نقطۀ آغازی ست بَر شمارشِ معکوس برایِ رفتن.

پارادوکسی بی انتها، می آئیم که برویم؟

آری، آمَدَنِ مان بَهرِ رفتن است،

در این رهگذر، به دنبالِ معنا و مفهومِ “ماندن”  نباشیم

که همه چیز در حرکت است، حتی پاره سنگ

که هیچ پدیده ای در طبیعت، ایستا  نیست

رازِ ماندِگاری ما انسان ها نیز در رفتنِ مان است، در حرکت …

که هرگاه بایستیم، می گندیم، چون مرداب و می پوسیم، از درون، چون تکّه چوبی از درخت جدا مانده و باران خورده …

می آئیم،

که وجودمان در “آمدن”  است،

و می رویم،

که بَقایِ مان در “رفتن”  …

و اصلا آمده ایم که برویم …

که در نظام طبیعت، ماندن، زائیدۀ “ذهن”  است و رفتن، رویت “عین”  …

که رفتن، ذاتِ زندگی است …

می رویم که بمانیم …

 

Sartrouville

Sep/2016