فریاد زندگی
اکتبر 29, 2016
حرف دل
اکتبر 30, 2016

ریسمان

و چُنان چسبیده ایم

به ریسمانِ

پوسیده و باریکِ زندگی،

و چُنان

تمنّایِ گُریختن،

از چاهِ تنگ و تاریکِ  دلهره ها

که گویی

نورِ بُرونِ چاه

انعکاسِ سعادت است.

و جان و شورِ درون را

خرج می کنیم

تا دست یازیم

به دشتِ خوشبختی.

و آنگاه

که به دشت می رسیم،

نه جانی داریم و

نه شوری

که زندگی

همان ریسمانِ کُهنه بود و تلاش،

و دست هایی  پُر تمنّا،

که ریسمان نداشت،

تا بِشِتابد به سویِ خوشبختی …

و پشتِ سر،

می نِگریم،

ریسمان را و

چاه را،

و عُمرِ تباه  را …

 

Sartrouville

Oct/2016