تعبیر
جولای 17, 2019
دلبر
آگوست 9, 2019

شعر و شاعری

چندی است که می خواهم بنویسم در باب شعر و شاعری، امّا کو مجالی؟

اکنون نیز، حکایتی از شاعره و همکاری عزیز خواندم که انگیزه ای شد بر این نوشتار بسیار مختصر، که مفصّل آن چندین صفحه می تواند باشد و از حوصلۀ خواندن خارج.

 

در ادبیّات پارسی، دو نوع نوشتار موجود است: نظم و نثر. تمامی نوشتارها نیز در این دو مقوله جای می گیرند. به عبارت ساده تر، هر نوشتاری یا نثر است که به گونه ای افقی و از راست به چپ نوشته می شود، و یا نظم است که بر پایۀ اصول مکتوب، سطر به سطر، و اگر بر مبنای شعر متقدّم باشد، مصراع به مصراع، با در نظر گرفتن وزن ( ریتم) و قافیه( بسته به ذوق و سلیقۀ شاعر) ، به گونه ای عمودی به نگارش در می آید. روش تشخیص و تمیز نظم از نثر نیز، بدین گونه است که نوشتارهای عمودی را به گونه ای افقی بنویسیم و چنانکه مانند نثر بصورت روان و معنا داری بشود خواند، در زمره آثار نظم محسوب نمی گردد.

در اینترنت و فضای مجازی، صفحات بی شماری یافت می شود تحت عنوان شعر! اعم از سپید، نو، معاصر، ناب و….. که تنها چیزی که در آن نمی یابی شعر است و جَعلی است آشکار. هیچ نظم و ریتم و وزن و قافیه ای در اکثر نوشتارهای این صفحات به چشم نمی آید و فقط تک و یا جفت واژه هایی است که به گونه ای عمودی نوشته شده و بر آن عنوان شعر نهاده اند:

من آمدم

تو آمدی

او آمد

ما آمدیم

ولی تو

نبودی

پس ما

یکدیگر را

ندیدیم

گرچه به گونه ای  طنزآمیز نوشته شده امّا طنزی است تلخ که تفاوت چندانی با نوشتارهای موجود در صفحات به اصطلاح شاعران ندارد. و باید دست به دعا بردارند چنین شاعرانی که تکنولوژی و دنیای مجازی چنین امکانی را به آنان داده تا بدون دغدغه و به گونه ای مستقیم به انتشار و تبلیغ شعر! های خود بپردازند، که اکنون نه خبری از روزنامه و مجله هایی است مانند مجله فردوسی برای انتشار و نه ممیّزی نوشتارها توسط مدیران مسئول، که اگر چنین بود، اکنون فقط نمونه های جدیدی از ابتهاج، اخوان و…. امکان ظهور و حضور برایشان فراهم بود. و تلخ تر آنکه چنین نوشتارهایی با مقبولیت چندین هزار نفری نیز مواجه می شود، که از این طریق می توان به سطح آگاهی و درک خوانندگان از نظم پارسی پی برد.

چنین ابتذالی در ترانه سرایی به عنوان زیر مجموعه ای از شعر و نظم پارسی نیز به چشم می آید و جالب تر و تلخ تر آنکه چنین ترانه سرایانی با چند ده هزار و یا حتی چند صد هزار دنبال کننده ، اقدام به برگزاری کلاس های آموزشی ترانه سرایی نیز می کنند، و چه استقبالی از این کلاس ها به عمل می آید. سطح شعر و ترانه هایی که توسط چنین خروجی هایی سروده خواهد شد نیز ناگفته پیداست. طی چند دهۀ گذشته تنها شعر و ادب پارسی به همّت شاعرانی انگشت شمار تا حدودی از ابتذال مصّون نگاه داشته شده بود که این نیز به جمع انواع هنر و…. از جمله موسیقی، افزوده شد.

جای آن است که خون موج زند در دل لعل

زین تغابن که خزف می شکند بازارَش

چنین ابتذال بی سابقه ای در شعر و ادبیات پارسی، نه تنها در رشد آن موثر نبوده و نیست، که خیانتی است بر تلاش ادیبانی که در این راه چشم و دست و جوانی خود را نهاده اند.

می دانم که مدّت هاست افصح المتکلّمین در گور خویش می لرزد.

بر سر آنم که پاک کنم عنوان شاعری را از نام خود، که داغِ ننگی است بر پیشانی ام  در زمانه ای که هر نوشته ای را به جای شعر بر ملّت همیشه در صحنه قالب می کنند.

 

پیمان باقری وانایی

02/Aug/19

Sartrouville