روشنفکر نمایی
سپتامبر 21, 2016
بیست و یک
سپتامبر 22, 2016

قربانی

چهارده قرن است که گوسپَندان را به قُربانگاهِ جَهل می بَرَند.

انسان ها را نیز چون گوسپَندان، سَر می بُرَند و قربانیِ پروردگاری که رحمان و رحیم اَش می خوانند.

چه پروردگاری؟ که دست اَش در خونِ گوسپندان است و انسانهایی که خونِشان به نامِ او و به کامِ جاهلان ریخته می شود.

بُت ها شکسته اند و بُتی ساخته اند از خرده شکسته هایِ شان و هنوز می پَرَستند بُتِ بزرگ را و قربانی می کنند …

و هنوز بُت بَرجایِ خویش است.

و جشن و پایکوبی است در روزِ سَلّاخی و قتلِ عام، که بُت همان است و بُتخانه همان و جاهل نیز هم …

که هنوز هم بُتِ شان که الله نام نهاده اند، قرن ها است که تشنۀ خون است و سیراب نمی شود.

مُشتی خَشمباره که نامِ خویش آدم نهاده اند و زنده گان را به قُربانگاهِ جهل می برند.

کو آن تَبَرِ بُت شکن؟

 

Sartrouville

13/Sep/2016