گر مَرا عاشقی نشانه نبود
هیچ اَم اندوهی و بهانه نبود
آمدم شاخه ای زِ گُل چین اَم
اثری از گُل و ترانه نبود
گفته بودی غمِ زمانه خورَم
در کلام اَت غمِ زمانه نبود
گفتم اَت سُرخیِ کرانه ببین
دیده گان اَت سویِ کرانه نبود
قدمی خواستم که برداری
قدم اَت سوی آشیانه نبود
حرفی از عشق و عاشقان گفتی
در دل اَت واژه عاشقانه نبود
دست بُردم که چَنگکی بر موج
گیسوانی برای شانه نبود
06/Fev/2019
Sartrouville