مجمع الجزایر
سپتامبر 29, 2016
گاهی …
اکتبر 1, 2016

پارادوکس فرانسوی

مدت ها است ذهن و اندیشه ام مشغول جریانی است عجیب و پارادوکسال، که چگونه است در جامعه ای که چنانچه کوچکترین کلامی مبنی بر برتری نژادی و نژاد پرستی بر زبان بیاوری، مجرم محسوب میشوی و سر و کارت با پلیس و دادگاه خواهد بود و سرانجامت نیز جریمه های نقدی و زندان های کوتاه و بلند مدت است، اما، حزب راست افراطی به رهبری مارین لوپن، که نه تنها هیچگاه نژاد پرستی خود و حزب خانوادگیش را پنهان نکرده است بلکه همواره در سخنانش، مانند پدرش، واژگان نژادپرستانه فراوانی میتوان یافت، به گونه ای کاملا قانونی فعالیت های سیاسی و تبلیغاتی میکند و حتی در مجلس فرانسه نیز نماینده دارد، هرچند بسیار اندک. که اگر قانون است، برای همه کس و در هر سطحی از جامعه، بایستی بطور یکسان و به دور از هر گونه تبعیضی اجرا شود.

ژان ماری لوپن ( بنیان گذار حزب خانوادگی راست افراطی فرانسه) و مارین لوپن ( رهبر کنونی این حزب)، بارها برای بر زبان راندن سخنان نژاد پرستانه به دادگاه احضار شده اند اما هر بار نیز در سکوت مطلق رسانه های فرانسه، پرونده آنها به فراموشی سپرده شده.

آزادی فعالیت های سیاسی این حزب راست افراطی که نژاد پرستی آن بر همگان آشکار است، رسوایی بزرگی است برای جامعه سیاسی فرانسه که همواره دم از برابری نژادی میزند و شعارش برابری همه انسان ها و شهروندان از هر قوم، قبیله، نژاد و رنگ پوست است و معتقد به تک نژادی نوع بشر است.

نکته بسیار جالب توجه این است که چنین حزبی را آزادی فعالیت میدهند اما از طرفی دیگر، ملت و جامعه چند فرهنگی فرانسه را از به قدرت رسیدن آن میترسانند.

دولت و مقامات سیاسی و قضایی فرانسه چگونه میتوانند رسوایی وجود چنین پارادوکسی را توجیه کنند؟

رسانه های فرانسه نیز چه توجیهی برای عدم پیگیری و انعکاس چنین رسوایی بزرگی میتوانند ارائه داد ؟