شب گُذارَد سر به بالین و رها از هر غمی
او کجا و دل کجا و شب نخوابی ها کجا؟
آرَمیدن در بَرِ معشوق و غافل از مَن اَش
دَر بَرِ وی خُفتن و این بی قراری ها کجا؟
این تفاوت ها میانِ عاشق و معشوقه بین!
شب نخوابی هایِ من، وآن عشق بازی ها کجا؟
خنده میزد دَر بَر اَش چون دلبرِ شیرین اَدا
خندۀ بیغَش کجا و اشک و زاری ها کجا؟
گُفتَم اَش کاو عاقبت رسوایِ گردون می شوی
این نصیحت ها کجا و روزِ خواری ها کجا؟
عاقبت پیمانه ها پُر میشود از صبرِ دل
عشق و سرمستی کجا و سوگواری ها کجا؟
Sartrouville
10/Avril/2017