بیست و چهار ساعت گذشته، وقایع ترکیه در کنار حمله انتحاری اسلام گرای تونسی مقیم نیس فرانسه، در صدر اخبار جهان قرار گرفت. در مورد فرانسه، با عهده دار شدن مسئولیت حمله از جانب داعش، هیچ شک و تردیدی در حقیقت ماجرا نبود و نیست، اما در مورد ترکیه اوضاع چنین نبود. تحلیلگران سیاسی، بطور عمده، آن را نمایشی دانستند اما گروهی نیز شک و تردیدی را بر واقعیت کودتا وارد ندانستند. اما آنچه که مرا ترغیب به نگارش این مختصر نمود، نوشتارهای عمدتا نوستالژیک و نه از روی حقایق سیاسی و تاریخی بود.
یکی از روزنامه نگاران، در مقاله ای کاملا نوستالژیک ،ضمن طعنه و کنایه به تحلیلگران سیاسی، بنا به دلیل اعلام اردوغان و حضور شجاعانه مردم در صحنه، این واقعه را یک کودتای تمام عیار دانسته و نتیجه آن را شکست کودتا گران و پیروزی مردم برای حفظ دموکراسی نیم بند موجود در ترکیه. شاید اگر پیش از نگارش چنین مقاله ای، روش ها و راه و رسم کودتا و تاریخ کودتاهای جهان را میخواند و میدانست، میتوانست به نتیجه بهتری دست یابد. هرچند نوشته ایشان نه در چارچوب نگارش ها و تحلیل های سیاسی، که بیشتر بیان احساسات بوده.
بغیر از واژه کودتا که واژه ای است وارداتی از زبان فرانسه به معنای ضربه ناگهانی به دولت ، البته پیش فرض من بر این بوده است که همگان، کم و بیش، به معنای آن آگاهند. باید به آگاهی ایشان برسانم که عملیات بخش بسیار کوچکی از ارتش ترکیه در شب گذشته، با هیچ یک از استانداردهای یک کودتای نظامی تمام عیار متطبق نبوده و نیست.
آتش نشانان و کودتا گران، در یک مقوله مشترکند و آن نقطه شروع عملیات است. همانگونه که آتش نشانان مرکز تولید آتش را شناسایی کرده و در وحله اول بدان حمله میکنند، کودتا گران نیز، مهمترین نقطه و مرکزیت سیستم را مورد حمله قرار میدهند. در کودتای شیلی، اولین ساختمان مورد حمله، ساختمان ریاست جمهوری و محل اسکان سالوادور آلنده بود. ساختمان را با شلیک اسلحه و گلوله های توپ و تانک بر سر آلنده خراب کردند و فرصت واکنش را از مرکزیت رژیم گرفتند.
در هندوراس، در سحرگاه 28 ژوئن 2009 کودتاچیان اقدام به حمله به کاخ ریاست جمهوری کردند و خوزه مانوئل زلایا، رئیس جمهوری هندوراس را که در خواب بود از رختخواب بیرون آورده و درحالی که هنوز لباس خواب برتن داشت، بازداشت کردند و با خود بردند.
نمونه هایی از این دست را آقایان موافق کودتا میتوانند در تاریخ جستجو کنند و نیازی به ذکر موارد بسیار نیست، ضمن آنکه، ترکیه کشور کودتا است و نظامیان آن روش های درست یک کودتای تمام عیار نظامی را میدانند و خام و بچه گانه است که تصور کنیم چنین نظامیانی بجای حمله به کاخ ریاست جمهوری و نخست وزیری، بصورت مسخره ای پل ارتباطی استانبول را بستند و میدان تکسیم را و فرودگاه و رادیو و تلویزیون را به اشغال درآوردند. چنانکه جناب کهنمویی نگاشته اند، همه ابزارهای ارتباط جمعی قطع بوده، اگر چنین چیزی صحت داشته، اردوغان از چه طریقی مردم را به حضور در خیابان ها، و به قول خودمان “صحنه” فراخوانده است ؟
برادر عزیز ! کودتای نظامی ، شب هنگام و در جایی و زمانی اتفاق می افتد که مردم در خوابند و صبح که بر میخیزند کاخ ریاست جمهوری و نخست وزیری و مجلس را تسخیر شده می بینند همراه با دستگیر و یا کشته شدن تمامی سران و تصمیم گیرندگان اصلی، یعنی معنای دقیق واژه فرانسوی آن : ضربه ناگهانی به “دولت”. کدام یک از مناطق تسخیر شده در محدوده چنین عبارتی است ؟ میدان تقسیم ؟ ساختمان رادیو و تلویزیون ؟ پل های استانبول ؟ فرودگاه استانبول ؟ تازه در آن زمان است که ارتش اقدام به تسخیر الباقی ساختمان های دولتی میگیرد. در این میان و برای حقیقی جلوه دادن قضیه نیز حتما چند و یا چندین نفر قربانی نیز لازم است . مردم هم به خیابان ها می آیند و جلوی تانک ها و ……. الباقی را که همه میدانیم .
دوست عزیز! چنانچه نظریه شما درست باشد، پس حتما بنده و جنابعالی باید راه و رسم کودتا را به نظامیان ترکیه آموزش دهیم.
نه جانم ! نه عزیزم ! چنین نمایش هایی نزد کارشناسان سیاسی و نظامی نخ نما شده است.
اردوغان به چنین نمایشی برای شناسایی مخالفین حکومتش در ارتش و تصفیه آنها نیاز داشت. ناگفته نماند که در این راه از سیستم های اطلاعاتی و امنیتی ترکیه نیز استفاده بهینه ای برد.
Sartrouville
16/07/2016